[ و گفته‏اند که در روزگار خلافت عمر بن خطاب از زیور کعبه و فراوانى آن نزد وى سخن رفت ، گروهى گفتند اگر آن را به فروش رسانى و به بهایش سپاه مسلمانان را آماده گردانى ثوابش بیشتر است . کعبه را چه نیاز به زیور است ؟ عمر قصد چنین کار کرد و از امیر المؤمنین پرسید ، فرمود : ] [ قرآن بر پیامبر ( ص ) نازل گردید و مالها چهار قسم بود : مالهاى مسلمانان که آن را به سهم هر یک میان میراث بران قسمت نمود . و غنیمت جنگى که آن را بر مستحقانش توزیع فرمود . و خمس که آن را در جایى که باید نهاد . و صدقات که خدا آن را در مصرفهاى معین قرار داد . در آن روز کعبه زیور داشت و خدا آن را بدان حال که بود گذاشت . آن را از روى فراموشى رها ننمود و جایش بر خدا پوشیده نبود . تو نیز آن را در جایى بنه که خدا و پیامبر او مقرر فرمود . [ عمر گفت اگر تو نبودى رسوا مى‏شدیم و زیور را به حال خود گذارد . ] [نهج البلاغه]
هرچی بخوای پیدا میشه
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 48848
بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 3
........... درباره خودم ...........
هرچی بخوای پیدا میشه
میلاد

........... لوگوی خودم ...........
هرچی بخوای پیدا میشه
........ پیوندهای روزانه........
ترفندهای کامپیوتری [53]
[آرشیو(1)]


............. بایگانی.............
بهار 1387
زمستان 1386

........... دوستان من ...........
ازادی

......... لوگوی دوستان من .........



اهنگ ها وترانه های جدید افتخاری - به روز رسانی :  5:3 ع 90/4/31
عنوان آخرین نوشته : شرط عروس خانم برای خواندن خطبه عقد توسط مقام معظم رهبری





............. اشتراک.............
 
............آوای آشنا............

........... طراح قالب...........


  • عاشقانه

  • نویسنده : میلاد:: 87/1/7:: 11:13 صبح

    مهربانم، ای خوب

    یاد قلبت باشد یک نفر هست که اینجا

    بین آدمهایی که همه سرد و غریبند با تو

    تک و تنها، به تو می اندیشد

    و کمی

    دلش از دوری تو دلگیر است

    مهربانم ای خوب

    یاد قلبت باشد، یک نفر هست که چشمش

    به رهت دوخته ، بر درمانده

    و شب و روز دعایش این است

    زیر این سقف بلند، هر کجا هستی، به سلامت باشی

    و دلت همواره، محو شادی و تبسم باشد

    مهربانم ای خوب

    یاد قلبت باشد، یک نفر هست که دنیایش را

    همه هستی و رویایش را

    به شکوفایی احساس تو پیوند زده

    و دلش می خواهد لحظه ها را با تو به خدا بسپارد

    مهربانم ای خوب

    یک نفر هست که با تو

    تک و تنها با تو

    پر اندیشه و شعر است و شعور

    پراحساس و خیال است و سرور

    مهربانم این بار یاد قلبت باشد

    یک نفر هست که با تو به خداوند جهان نزدیک است

    و به یادت هر صبح گونه سبز اقاقی ها را

    از ته قلب و دلش می بوسد

    و دعا می کند این بار که تو

    با دلی سبز و پر از آرامش، راهی خانه خورشید شوی

    و پر از عاطفه و عشق و امید

    به شب معجزه و آبی فردا برسی



    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ